یه کم درد و دل
حس خوبیه اینکه هستی و تمام آرامشی که دارم به من قدرت میده که بتونم ازت محافظت کنم با تمام خستگیهایی که دارم وقتی بغلت میکنم انگار توی جزایر قناری کنار ساحل نشستم و دارم حال میکنم دیگه بیدار شدنهای شبانه برای اینکه بهت شیر بدم یا اینکه پتو بکشم روت منو اذیت نمیکنه حتی دیگه به اکثر کارهام میرسم اما دروغ چرا دیگه مثل فبل حس و حال اینکه خیلی کارهارو بکنم ندارم که خیلی بده بذار یه چند خط هم از بابایی برات بگم بابایی خیلی دوست داره راستش یه وقتایی یه کوچولو حسودیم میشه اما نمیخوام اینو بدونه از وقتی تو فرشته کوچولو اومدی تو زندگیمون انگار همه چی قشنگتر از قبل شده و عشق ما هم چندبرابر شده معمولا سعی میکنم قبل از ...
نویسنده :
مامان لیلا
18:53