پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

پرنیا عشق مامان و بابا

روز آمدنت

دخترکم بالاخره روز دیدنت رسید روزی که یه حس عجیبی برام داشت هم دلشوره داشتم هم ترس هم شوق دیدن هم یه خوشحالی خاص تمام این حسها بود و کلی حس دیگه که هیچ کدوم وصف شدنی نیست روزی قرار بود تورو تو بغلم بگیرم و به 9 ماه انتظار پایان ببخشم واسه دیدنت لحظه شماری میکردم شب قبلش 2 ساعت بیشتر نخوابیدم آخه باورم نمیشد که این آخرین شبه که تو تو دلمی و فردا کنارمی دردونه مامان فقط زمانی میفهمی که مامان تمام اون نه ماه و اون شب چه حسی داشت که یه روز خودت مامان بشی صبح من زودتر بیدار شدم یه کم قرآن خوندم تا یه کم آرومتر بشم قرار بود 6 بیمارستان باشیم شب قبل هماهنگ کرده بودیم تا عزیز زهرا و آقاجون بیان جلو در خونه تا با هم بریم عمه مهری و عمه سمیه و عزیز ...
6 ارديبهشت 1392
1